Masnavi Book 3, Chapter c.45

← Back to chapter overview

The Masnavi texts on this page originate from masnavi.net

بعد از آن گفتند ای مادر بیا گور بابا کو تو ما را ره نما

(1174)

بردشان بر گور او بنمود راه پس سه‌روزه داشتند از بهر شاه

(1175)

بعد از آن گفتند ای بابا به ما شاه پیغامی فرستاد از وجا

(1176)

که دو مرد او را به تنگ آورده‌اند آب رویش پیش لشکر برده‌اند

(1177)

نیست با ایشان سلاح و لشکری جز عصا و در عصا شور و شری

(1178)

تو جهان راستان در رفته‌ای گرچه در صورت به خاکی خفته‌ای

(1179)

آن اگر سحرست ما را ده خبر ور خدایی باشد ای جان پدر

(1180)

هم خبر ده تا که ما سجده کنیم خویشتن بر کیمیایی بر زنیم

(1181)

ناامیدانیم و اومیدی رسید راندگانیم و کرم ما را کشید

(1182)