Masnavi Book 3, Chapter Overview

← Back to book overview

Chapter c.1 (Verses 1-68)
Chapter c.2 قصه‌ی خورندگان پیل‌بچه از حرص و ترک نصیحت ناصح (Verses 69-104)
Chapter c.3 بقیه‌ی قصه‌ی متعرضان پیل‌بچگان (Verses 105-137)
Chapter c.4 بازگشتن به حکایت پیل (Verses 138-171)
Chapter c.5 بیان آنک خطای محبان بهترست از صواب بیگانگان بر محبوب (Verses 172-179)
Chapter c.6 امر حق به موسی علیه السلام که مرا به دهانی خوان کی بدان دهان گناه نکرده‌ای (Verses 180-188)
Chapter c.7 بیان آنک الله گفتن نیازمند عین لبیک گفتن حق است (Verses 189-235)
Chapter c.8 فریفتن روستایی شهری را و بدعوت خواندن بلابه و الحاح بسیار (Verses 236-281)
Chapter c.9 قصه‌ی اهل سبا و طاغی کردن نعمت ایشان را و در رسیدن شومی طغیان و کفران در ایشان و بیان فضیلت شکر و وفا (Verses 282-297)
Chapter c.10 جمع آمدن اهل آفت هر صباحی بر در صومعه‌ی عیسی علیه السلام جهت طلب شفا به دعای او (Verses 298-363)
Chapter c.11 باقی قصه‌ی اهل سبا (Verses 364-411)
Chapter c.12 بقیه‌ی داستان رفتن خواجه به دعوت روستایی سوی ده (Verses 412-431)
Chapter c.13 دعوت باز بطان را از آب به صحرا (Verses 432-473)
Chapter c.14 قصه‌ی اهل ضروان و حیلت کردن ایشان تا بی زحمت درویشان باغها را قطاف کنند (Verses 474-496)
Chapter c.15 روان شدن خواجه به سوی ده (Verses 497-531)
Chapter c.16 رفتن خواجه و قومش به سوی ده (Verses 532-566)
Chapter c.17 نواختن مجنون آن سگ را کی مقیم کوی لیلی بود (Verses 567-597)
Chapter c.18 رسیدن خواجه و قومش به ده و نادیده و ناشناخته آوردن روستایی ایشان را (Verses 598-720)
Chapter c.19 افتادن شغال در خم رنگ و رنگین شدن و دعوی طاوسی کردن میان شغالان (Verses 721-731)
Chapter c.20 چرب کردن مرد لافی لب و سبلت خود را هر بامداد به پوست دنبه و بیرون آمدن میان حریفان کی من چنین خورده‌ام و چنان (Verses 732-746)
Chapter c.21 آمن بودن بلعم باعور کی امتحانها کرد حضرت او را و از آنها روی سپید آمده بود (Verses 747-765)
Chapter c.22 دعوی طاوسی کردن آن شغال کی در خم صباغ افتاده بود (Verses 766-777)
Chapter c.23 تشبیه فرعون و دعوی الوهیت او بدان شغال کی دعوی طاوسی می‌کرد (Verses 778-789)
Chapter c.24 تفسیر ولتعرفنهم فی لحن القول (Verses 790-796)
Chapter c.25 قصه‌ی هاروت و ماروت و دلیری ایشان بر امتحانات حق تعالی (Verses 797-839)
Chapter c.26 قصه‌ی خواب دیدن فرعون آمدن موسی را علیه السلام و تدارک اندیشیدن (Verses 840-854)
Chapter c.27 به میدان خواندن بنی اسرائیل برای حیله‌ی ولادت موسی علیه السلام (Verses 855-857)
Chapter c.28 حکایت (Verses 858-871)
Chapter c.29 بازگشتن فرعون از میدان به شهر شاد بتفریق بنی اسرائیل از زنانشان در شب حمل (Verses 872-877)
Chapter c.30 جمع آمدن عمران به مادر موسی و حامله شدن مادر موسی علیه‌السلام (Verses 878-887)
Chapter c.31 وصیت کردن عمران جفت خود را بعد از مجامعت کی مرا ندیده باشی (Verses 888-895)
Chapter c.32 ترسیدن فرعون از آن بانگ (Verses 896-901)
Chapter c.33 پیدا شدن استاره‌ی موسی علیه السلام بر آسمان و غریو منجمان در میدان (Verses 902-937)
Chapter c.34 خواندن فرعون زنان نوزاده را سوی میدان هم جهت مکر (Verses 938-947)
Chapter c.35 بوجود آمدن موسی و آمدن عوانان به خانه‌ی عمران و وحی آمدن به مادر موسی کی موسی را در آتش انداز (Verses 948-958)
Chapter c.36 وحی آمدن به مادر موسی کی موسی را در آب افکن (Verses 959-975)
Chapter c.37 حکایت مارگیر کی اژدهای فسرده را مرده پنداشت در ریسمانهاش پیچید و آورد به بغداد (Verses 976-1066)
Chapter c.38 تهدید کردن فرعون موسی را علیه السلام (Verses 1067-1075)
Chapter c.39 جواب موسی فرعون را در تهدیدی کی می‌کردش (Verses 1076-1081)
Chapter c.40 پاسخ فرعون موسی را علیه السلام (Verses 1082-1086)
Chapter c.41 جواب موسی فرعون را (Verses 1087-1090)
Chapter c.42 جواب فرعون موسی را و وحی آمدن موسی را علیه‌السلام (Verses 1091-1098)
Chapter c.43 مهلت دادن موسی علیه‌السلام فرعون را تا ساحران را جمع کند از مداین (Verses 1099-1156)
Chapter c.44 فرستادن فرعون به مداین در طلب ساحران (Verses 1157-1173)
Chapter c.45 خواندن آن دو ساحر پدر را از گور و پرسیدن از روان پدر حقیقت موسی علیه السلام (Verses 1174-1182)
Chapter c.46 جواب گفتن ساحر مرده با فرزندان خود (Verses 1183-1196)
Chapter c.47 تشبیه کردن قرآن مجید را به عصای موسی و وفات مصطفی را علیه السلام نمودن بخواب موسی و قاصدان تغییر قرآن را با آن دو ساحر بچه کی قصد بردن عصا کردند چو موسی را خفته یافتند (Verses 1197-1244)
Chapter c.48 جمع آمدن ساحران از مداین پیش فرعون و تشریفها یافتن و دست بر سینه زدن در قهر خصم او کی این بر ما نویس (Verses 1245-1258)
Chapter c.49 اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل (Verses 1259-1361)
Chapter c.50 توفیق میان این دو حدیث کی الرضا بالکفر کفر و حدیث دیگر من لم یرض بقضایی فلیطلب ربا سوای (Verses 1362-1375)
Chapter c.51 مثل در بیان آنک حیرت مانع بحث و فکرتست (Verses 1376-1385)
Chapter c.52 حکایت (Verses 1386-1405)
Chapter c.53 داستان مشغول شدن عاشقی به عشق‌نامه خواندن و مطالعه کردن عشق‌نامه درحضور معشوق خویش و معشوق آن را ناپسند داشتن کی طلب الدلیل عند حضور المدلول قبیح والاشتغال بالعلم بعد الوصول الی المعلوم مذموم (Verses 1406-1449)
Chapter c.54 حکایت آن شخص کی در عهد داود شب و روز دعا می‌کرد کی مرا روزی حلال ده بی رنج (Verses 1450-1484)
Chapter c.55 دویدن گاو در خانه‌ی آن دعا کننده بالحاح قال النبی صلی الله علیه وسلم ان الله یحب الملحین فی الدعا زیرا عین خواست از حق تعالی و الحاح خواهنده را به است از آنچ می‌خواهد آن را ازو (Verses 1485-1489)
Chapter c.56 عذر گفتن نظم کننده و مدد خواستن (Verses 1490-1509)
Chapter c.57 بیان آنک علم را دو پرست و گمان را یک پرست ناقص آمد ظن به پرواز ابترست مثال ظن و یقین در علم (Verses 1510-1521)
Chapter c.58 مثال رنجور شدن آدمی بوهم تعظیم خلق و رغبت مشتریان بوی و حکایت معلم (Verses 1522-1538)
Chapter c.59 عقول خلق متفاوتست در اصل فطرت و نزد معتزله متساویست تفاوت عقول از تحصیل علم است (Verses 1539-1545)
Chapter c.60 در وهم افکندن کودکان اوستاد را (Verses 1546-1554)
Chapter c.61 بیمار شدن فرعون هم به وهم از تعظیم خلقان (Verses 1555-1561)
Chapter c.62 رنجور شدن اوستاد به وهم (Verses 1562-1576)
Chapter c.63 در جامه‌ی خواب افتادن استاد و نالیدن او از وهم رنجوری (Verses 1577-1585)
Chapter c.64 دوم بار وهم افکندن کودکان استاد را کی او را از قرآن خواندن ما درد سر افزاید (Verses 1586-1589)
Chapter c.65 خلاص یافتن کودکان از مکتب بدین مکر (Verses 1590-1597)
Chapter c.66 رفتن مادران کودکان به عیادت اوستاد (Verses 1598-1609)
Chapter c.67 در بیان آنک تن روح را چون لباسی است و این دست آستین دست روحست واین پای موزه‌ی پای روحست (Verses 1610-1613)
Chapter c.68 حکایت آن درویش کی در کوه خلوت کرده بود و بیان حلاوت انقطاع و خلوت و داخل شدن درین منقبت کی انا جلیس من ذکرنی و انیس من استانس بی گر با همه‌ای چو بی منی بی همه‌ای ور بی همه‌ای چو با منی با همه‌ای (Verses 1614-1623)
Chapter c.69 دیدن زرگر عاقبت کار را و سخن بر وفق عاقبت گفتن با مستعیر ترازو (Verses 1624-1633)
Chapter c.70 بقیه‌ی قصه‌ی آن زاهد کوهی کی نذر کرده بود کی میوه‌ی کوهی از درخت باز نکنم و درخت نفشانم و کسی را نگویم صریح و کنایت کی بیفشان آن خورم کی باد افکنده باشد از درخت (Verses 1634-1649)
Chapter c.71 تشبیه بند و دام قضا به صورت پنهان به اثر پیدا (Verses 1650-1671)
Chapter c.72 مضطرب شدن فقیر نذر کرده بکندن امرود از درخت و گوشمال حق رسیدن بی مهلت (Verses 1672-1677)
Chapter c.73 متهم کردن آن شیخ را با دزدان وبریدن دستش را (Verses 1678-1704)
Chapter c.74 کرامات شیخ اقطع و زنبیل بافتن او بدو دست (Verses 1705-1720)
Chapter c.75 سبب جرات ساحران فرعون بر قطع دست و پا (Verses 1721-1745)
Chapter c.76 حکایت استر پیش شتر کی من بسیار در رو می‌افتم و تو نمی‌افتی الا به نادر (Verses 1746-1762)
Chapter c.77 اجتماع اجزای خر عزیر علیه السلام بعد از پوسیدن باذن الله و درهم مرکب شدن پیش چشم عزیر علیه السلام (Verses 1763-1771)
Chapter c.78 جزع ناکردن شیخی بر مرگ فرزندان خود (Verses 1772-1798)
Chapter c.79 عذر گفتن شیخ بهر ناگریستن بر فرزندان (Verses 1799-1834)
Chapter c.80 قصه‌ی خواندن شیخ ضریر مصحف را در رو و بینا شدن وقت قرائت (Verses 1835-1841)
Chapter c.81 صبرکردن لقمان چون دید کی داود حلقه‌ها می‌ساخت از سال کردن با این نیت کی صبر از سال موجب فرج باشد (Verses 1842-1854)
Chapter c.82 بقیه‌ی حکایت نابینا و مصحف (Verses 1855-1877)
Chapter c.83 صفت بعضی اولیا کی راضی‌اند باحکام و لابه نکنند کی این حکم را بگردان (Verses 1878-1883)
Chapter c.84 سال کردن بهلول آن درویش را (Verses 1884-1923)
Chapter c.85 قصه‌ی دقوقی رحمة الله علیه و کراماتش (Verses 1924-1940)
Chapter c.86 بازگشتن به قصه‌ی دقوقی (Verses 1941-1961)
Chapter c.87 سر طلب کردن موسی خضر را علیهماالسلام با کمال نبوت و قربت (Verses 1962-1972)
Chapter c.88 بازگشتن به قصه‌ی دقوقی (Verses 1973-1984)
Chapter c.89 نمودن مثال هفت شمع سوی ساحل (Verses 1985-1990)
Chapter c.90 شدن آن هفت شمع بر مثال یک شمع (Verses 1991-2000)
Chapter c.91 نمودن آن شمعها در نظر هفت مرد (Verses 2001-2002)
Chapter c.92 باز شدن آن شمعها هفت درخت (Verses 2003-2008)
Chapter c.93 مخفی بودن آن درختان ازچشم خلق (Verses 2009-2045)
Chapter c.94 یک درخت شدن آن هفت درخت (Verses 2046-2053)
Chapter c.95 هفت مرد شدن آن هفت درخت (Verses 2054-2083)
Chapter c.96 پیش رفتن دقوقی رحمة الله علیه به امامت (Verses 2084-2121)
Chapter c.97 پیش رفتن دقوقی به امامت آن قوم (Verses 2122-2139)
Chapter c.98 اقتدا کردن قوم از پس دقوقی (Verses 2140-2166)
Chapter c.99 بیان اشارت سلام سوی دست راست در قیامت از هیبت محاسبه حق از انبیا استعانت و شفاعت خواستن (Verses 2167-2175)
Chapter c.100 شنیدن دقوقی در میان نماز افغان آن کشتی کی غرق خواست شدن (Verses 2176-2201)
Chapter c.101 تصورات مرد حازم (Verses 2202-2207)
Chapter c.102 دعا و شفاعت دقوقی در خلاص کشتی (Verses 2208-2280)
Chapter c.103 انکار کردن آن جماعت بر دعا و شفاعت دقوقی و پریدن ایشان و ناپیدا شدن در پرده‌ی غیب و حیران شدن دقوقی کی در هوا رفتند یا در زمین (Verses 2281-2305)
Chapter c.104 باز شرح کردن حکایت آن طالب روزی حلال بی کسب و رنج در عهد داود علیه السلام و مستجاب شدن دعای او (Verses 2306-2314)
Chapter c.105 رفتن هر دو خصم نزد داود علیه السلام (Verses 2315-2375)
Chapter c.106 شنیدن داود علیه السلام سخن هر دو خصم وسال کردن از مدعی علیه (Verses 2376-2388)
Chapter c.107 حکم کردن داود علیه السلام برکشنده‌ی گاو (Verses 2389-2395)
Chapter c.108 تضرع آن شخص از داوری داود علیه السلام (Verses 2396-2414)
Chapter c.109 در خلوت رفتن داود تا آنچ حقست پیدا شود (Verses 2415-2418)
Chapter c.110 حکم کردن داود بر صاحب گاو کی از سر گاو برخیز و تشنیع صاحب گاو بر داود علیه السلام (Verses 2419-2424)
Chapter c.111 حکم کردن داود بر صاحب گاو کی جمله مال خود را به وی ده (Verses 2425-2441)
Chapter c.112 عزم کردن داود علیه السلام به خواندن خلق بدان صحرا کی راز آشکارا کند و حجتها را همه قطع کند (Verses 2442-2454)
Chapter c.113 گواهی دادن دست و پا و زبان بر سر ظالم هم در دنیا (Verses 2455-2471)
Chapter c.114 برون رفتن به سوی آن درخت (Verses 2472-2485)
Chapter c.115 قصاص فرمودن داود علیه السلام خونی را بعد از الزام حجت برو (Verses 2486-2503)
Chapter c.116 بیان آنک نفس آدمی بجای آن خونیست کی مدعی گاو گشته بود و آن گاو کشنده عقلست و داود حقست یا شیخ کی نایب حق است کی بقوت و یاری او تواند ظالم را کشتن و توانگر شدن به روزی بی‌کسب و بی‌حساب (Verses 2504-2569)
Chapter c.117 گریختن عیسی علیه السلام فراز کوه از احمقان (Verses 2570-2599)
Chapter c.118 قصه‌ی اهل سبا و حماقت ایشان و اثر ناکردن نصیحت انبیا در احمقان (Verses 2600-2627)
Chapter c.119 شرح آن کور دوربین و آن کر تیزشنو و آن برهنه دراز دامن (Verses 2628-2656)
Chapter c.120 صفت خرمی شهر اهل سبا و ناشکری ایشان (Verses 2657-2668)
Chapter c.121 آمدن پیغامبران حق به نصیحت اهل سبا (Verses 2669-2709)
Chapter c.122 معجزه خواستن قوم از پیغامبران (Verses 2710-2732)
Chapter c.123 متهم داشتن قوم انبیا را (Verses 2733-2737)
Chapter c.124 حکایت خرگوشان کی خرگوشی راپیش پیل فرستادند کی بگو کی من رسول ماه آسمانم پیش تو کی ازین چشمه آب حذر کن چنانک در کتاب کلیله تمام گفته است (Verses 2738-2753)
Chapter c.125 جواب گفتن انبیا طعن ایشان را و مثل زدن ایشان را (Verses 2754-2784)
Chapter c.126 بیان آنک هر کس را نرسد مثل آوردن خاصه در کار الهی (Verses 2785-2794)
Chapter c.127 مثلها زدن قوم نوح باستهزا در زمان کشتی ساختن (Verses 2795-2798)
Chapter c.128 حکایت آن دزد کی پرسیدند چه می‌کنی نیم‌شب در بن این دیوار گفت دهل می‌زنم (Verses 2799-2805)
Chapter c.129 جواب آن مثل کی منکران گفتند از رسالت خرگوش پیغام به پیل از ماه آسمان (Verses 2806-2840)
Chapter c.130 معنی حزم و مثال مرد حازم (Verses 2841-2861)
Chapter c.131 وخامت کار آن مرغ کی ترک حزم کرد از حرص و هوا (Verses 2862-2884)
Chapter c.132 حکایت نذر کردن سگان هر زمستان کی این تابستان چون بیاید خانه سازیم از بهر زمستان را (Verses 2885-2899)
Chapter c.133 منع کردن انبیا را از نصیحت کردن و حجت آوردن جبریانه (Verses 2900-2908)
Chapter c.134 جواب انبیا علیهم السلام مر جبریان را (Verses 2909-2916)
Chapter c.135 مکرر کردن کافران حجتهای جبریانه را (Verses 2917-2921)
Chapter c.136 باز جواب انبیا علیهم السلام ایشان را (Verses 2922-2947)
Chapter c.137 مکرر کردن قوم اعتراض ترجیه بر انبیا علیهم‌السلام (Verses 2948-2954)
Chapter c.138 باز جواب انبیا علیهم السلام (Verses 2955-2982)
Chapter c.139 حکمت آفریدن دوزخ آن جهان و زندان این جهان تا معبد متکبران باشد کی ائتیا طوعا او کرها (Verses 2983-2997)
Chapter c.140 بیان آنک حق تعالی صورت ملوک را سبب مسخر کردن جباران کی مسخر حق نباشند ساخته است چنانک موسی علیه السلام باب صغیر ساخت بر ربض قدس جهت رکوع جباران بنی اسرائیل وقت در آمدن کی ادخلوا الباب سجدا و قولوا حطة (Verses 2998-3013)
Chapter c.141 قصه عشق صوفی بر سفره‌ی تهی (Verses 3014-3029)
Chapter c.142 مخصوص بودن یعقوب علیه السلام به چشیدن جام حق از روی یوسف و کشیدن بوی حق از بوی یوسف و حرمان برادران و غیر هم ازین هر دو (Verses 3030-3054)
Chapter c.143 حکایت امیر و غلامش کی نماز باره بود وانس عظیم داشت در نماز و مناجات با حق (Verses 3055-3076)
Chapter c.144 نومید شدن انبیا از قبول و پذیرای منکران قوله حتی اذا استیاس الرسل (Verses 3077-3092)
Chapter c.145 بیان آنک ایمان مقلد خوفست و رجا (Verses 3093-3103)
Chapter c.146 بیان آنک رسول علیه السلام فرمود ان لله تعالی اولیاء اخفیاء (Verses 3104-3109)
Chapter c.147 حکایت مندیل در تنور پر آتش انداختن انس رضی الله عنه و ناسوختن (Verses 3110-3129)
Chapter c.148 قصه‌ی فریاد رسیدن رسول علیه السلام کاروان عرب را کی از تشنگی و بی‌آبی در مانده بودند و دل بر مرگ نهاده شتران و خلق زبان برون انداخته (Verses 3130-3162)
Chapter c.149 مشک آن غلام ازغیب پر آب کردن بمعجزه و آن غلام سیاه را سپیدرو کردن باذن الله تعالی (Verses 3163-3176)
Chapter c.150 دیدن خواجه غلام خود را سپید و ناشناختن کی اوست و گفتن کی غلام مرا تو کشته‌ای خونت گرفت و خدا ترا به دست من انداخت (Verses 3177-3203)
Chapter c.151 بیان آنک حق تعالی هرچه داد و آفرید از سماوات و ارضین و اعیان و اعراض همه باستدعاء حاجت آفرید خود را محتاج چیزی باید کردن تا بدهد کی امن یجیب المضطر اذا دعاه اضطرار گواه استحقاقست (Verses 3204-3219)
Chapter c.152 آمدن آن زن کافر با طفل شیرخواره به نزدیک مصطفی علیه السلام و ناطق شدن عیسی‌وار به معجزات رسول صلی الله علیه و سلم (Verses 3220-3237)
Chapter c.153 ربودن عقاب موزه‌ی مصطفی علیه السلام و بردن بر هوا و نگون کردن و از موزه مار سیاه فرو افتادن (Verses 3238-3254)
Chapter c.154 وجه عبرت گرفتن ازین حکایت و یقین دانستن کی ان مع العسر یسرا (Verses 3255-3265)
Chapter c.155 استدعاء آن مرد از موسی زبان بهایم با طیور (Verses 3266-3285)
Chapter c.156 وحی آمدن از حق تعالی به موسی کی بیاموزش چیزی کی استدعا کند یا بعضی از آن (Verses 3286-3302)
Chapter c.157 قانع شدن آن طالب به تعلیم زبان مرغ خانگی و سگ و اجابت موسی علیه السلام (Verses 3303-3310)
Chapter c.158 جواب خروس سگ را (Verses 3311-3328)
Chapter c.159 خجل گشتن خروس پیش سگ به سبب دروغ شدن در آن سه وعده (Verses 3329-3342)
Chapter c.160 خبر کردن خروس از مرگ خواجه (Verses 3343-3366)
Chapter c.161 دویدن آن شخص به سوی موسی به زنهار چون از خروس خبر مرگ خود شنید (Verses 3367-3382)
Chapter c.162 دعاکردن موسی آن شخص را تا بایمان رود از دنیا (Verses 3383-3389)
Chapter c.163 اجابت کردن حق تعالی دعای موسی را علیه السلام (Verses 3390-3398)
Chapter c.164 حکایت آن زنی کی فرزندش نمی‌زیست بنالید جواب آمد کی آن عوض ریاضت تست و به جای جهاد مجاهدانست ترا (Verses 3399-3418)
Chapter c.165 در آمدن حمزه رضی الله عنه در جنگ بی زره (Verses 3419-3428)
Chapter c.166 جواب حمزه مر خلق را (Verses 3429-3493)
Chapter c.167 حیله دفع مغبون شدن در بیع و شرا (Verses 3494-3516)
Chapter c.168 وفات یافتن بلال رضی الله عنه با شادی (Verses 3517-3534)
Chapter c.169 حکمت ویران شدن تن به مرگ (Verses 3535-3544)
Chapter c.170 تشبیه دنیا کی بظاهر فراخست و بمعنی تنگ و تشبیه خواب کی خلاص است ازین تنگی (Verses 3545-3565)
Chapter c.171 بیان آنک هرچه غفلت و غم و کاهلی و تاریکیست همه از تنست کی ارضی است و سفلی (Verses 3566-3582)
Chapter c.172 تشبیه نص با قیاس (Verses 3583-3601)
Chapter c.173 آداب المستمعین والمریدین عند فیض الحکمة من لسان الشیخ (Verses 3602-3617)
Chapter c.174 شناختن هر حیوانی بوی عدو خود را و حذر کردن و بطالت و خسارت آنکس کی عدو کسی بود کی ازو حذر ممکن نیست و فرار ممکن نی و مقابله ممکن نی (Verses 3618-3634)
Chapter c.175 فرق میان دانستن چیزی به مثال و تقلید و میان دانستن ماهیت آن چیز (Verses 3635-3657)
Chapter c.176 جمع و توفیق میان نفی و اثبات یک چیز از روی نسبت و اختلاف جهت (Verses 3658-3668)
Chapter c.177 مسله‌ی فنا و بقای درویش (Verses 3669-3685)
Chapter c.178 قصه وکیل صدر جهان کی متهم شد و از بخارا گریخت از بیم جان باز عشقش کشید رو کشان کی کار جان سهل باشد عاشقان را (Verses 3686-3699)
Chapter c.179 پیدا شدن روح القدس بصورت آدمی بر مریم بوقت برهنگی و غسل کردن و پناه گرفتن بحق تعالی (Verses 3700-3767)
Chapter c.180 گفتن روح القدس مریم راکی من رسول حقم به تو آشفته مشو و پنهان مشو از من کی فرمان اینست (Verses 3768-3788)
Chapter c.181 عزم کردن آن وکیل ازعشق کی رجوع کند به بخارا لاابالی‌وار (Verses 3789-3807)
Chapter c.182 پرسیدن معشوقی از عاشق غریب خود کی از شهرها کدام شهر را خوشتر یافتی و انبوه‌تر و محتشم‌تر و پر نعمت‌تر و دلگشاتر (Verses 3808-3811)
Chapter c.183 منع کردن دوستان او را از رجوع کردن به بخارا وتهدید کردن و لاابالی گفتن او (Verses 3812-3829)
Chapter c.184 لاابالی گفتن عاشق ناصح و عاذل را از سر عشق (Verses 3830-3859)
Chapter c.185 رو نهادن آن بنده‌ی عاشق سوی بخارا (Verses 3860-3871)
Chapter c.186 در آمدن آن عاشق لاابالی در بخارا وتحذیر کردن دوستان او را از پیداشدن (Verses 3872-3883)
Chapter c.187 جواب گفتن عاشق عاذلان را وتهدید کنندگان را (Verses 3884-3915)
Chapter c.188 رسیدن آن عاشق به معشوق خویش چون دست از جان خود بشست (Verses 3916-3921)
Chapter c.189 صفت آن مسجد کی عاشق‌کش بود و آن عاشق مرگ‌جوی لا ابالی کی درو مهمان شد (Verses 3922-3930)
Chapter c.190 مهمان آمدن در آن مسجد (Verses 3931-3937)
Chapter c.191 ملامت کردن اهل مسجد مهمان عاشق را از شب خفتن در آنجا و تهدید کردن مرورا (Verses 3938-3945)
Chapter c.192 جواب گفتن عاشق عاذلان را (Verses 3946-3959)
Chapter c.193 عشق جالینوس برین حیات دنیا بود کی هنر او همینجا بکار می‌آید هنری نورزیده است کی در آن بازار بکار آید آنجا خود را به عوام یکسان می‌بیند (Verses 3960-3992)
Chapter c.194 دیگر باره ملامت کردن اهل مسجد مهمان را از شب خفتن در آن مسجد (Verses 3993-4035)
Chapter c.195 گفتن شیطان قریش را کی به جنگ احمد آیید کی من یاریها کنم وقبیله‌ی خود را بیاری خوانم و وقت ملاقات صفین گریختن (Verses 4036-4078)
Chapter c.196 مکرر کردن عاذلان پند را بر آن مهمان آن مسجد مهمان کش (Verses 4079-4087)
Chapter c.197 جواب گفتن مهمان ایشان را و مثل آوردن بدفع کردن حارس کشت به بانگ دف از کشت شتری را کی کوس محمودی بر پشت او زدندی (Verses 4088-4158)
Chapter c.198 تمثیل گریختن مومن و بی‌صبری او در بلا به اضطراب و بی‌قراری نخود و دیگر حوایج در جوش دیگ و بر دویدن تا بیرون جهند (Verses 4159-4195)
Chapter c.199 تمثیل صابر شدن مومن چون بر شر و خیر بلا واقف شود (Verses 4196-4202)
Chapter c.200 عذر گفتن کدبانو با نخود و حکمت در جوش داشتن کدبانو نخود را (Verses 4203-4211)
Chapter c.201 باقی قصه‌ی مهمان آن مسجد مهمان کش و ثبات و صدق او (Verses 4212-4226)
Chapter c.202 ذکرخیال بد اندیشیدن قاصر فهمان (Verses 4227-4243)
Chapter c.203 تفسیر این خبر مصطفی علیه السلام کی للقران ظهر و بطن و لبطنه بطن الی سبعة ابطن (Verses 4244-4249)
Chapter c.204 بیان آنک رفتن انبیا و اولیا به کوهها و غارها جهت پنهان کردن خویش نیست و جهت خوف تشویش خلق نیست بلک جهت ارشاد خلق است و تحریض بر انقطاع از دنیا به قدر ممکن (Verses 4250-4257)
Chapter c.205 تشبیه صورت اولیا و صورت کلام اولیا به صورت عصای موسی و صورت افسون عیسی علیهما السلام (Verses 4258-4267)
Chapter c.206 تفسیر یا جبال اوبی معه والطیر (Verses 4268-4281)
Chapter c.207 جواب طعنه‌زننده در مثنوی از قصور فهم خود (Verses 4282-4291)
Chapter c.208 مثل زدن در رمیدن کره‌ی اسپ از آب خوردن به سبب شخولیدن سایسان (Verses 4292-4320)
Chapter c.209 بقیه‌ی ذکر آن مهمان مسجد مهمان‌کش (Verses 4321-4325)
Chapter c.210 تفسیر آیت واجلب علیهم بخیلک و رجلک (Verses 4326-4344)
Chapter c.211 رسیدن بانگ طلسمی نیم‌شب مهمان مسجد را (Verses 4345-4376)
Chapter c.212 ملاقات آن عاشق با صدر جهان (Verses 4377-4420)
Chapter c.213 جذب هر عنصری جنس خود را کی در ترکیب آدمی محتبس شده است به غیر جنس (Verses 4421-4434)
Chapter c.214 منجذب شدن جان نیز به عالم ارواح و تقاضای او و میل او به مقر خود و منقطع شدن از اجزای اجسام کی هم کنده‌ی پای باز روح‌اند (Verses 4435-4461)
Chapter c.215 فسخ عزایم و نقضها جهت با خبر کردن آدمی را از آنک مالک و قاهر اوست و گاه گاه عزم او را فسخ ناکردن و نافذ داشتن تا طمع او را بر عزم کردن دارد تا باز عزمش را بشکند تا تنبیه بر تنبیه بود (Verses 4462-4472)
Chapter c.216 نظرکردن پیغامبر علیه السلام به اسیران و تبسم کردن و گفتن کی عجبت من قوم یجرون الی الجنة بالسلاسل و الاغلال (Verses 4473-4485)
Chapter c.217 تفسیر این آیت کی ان تستفتحوا فقد جائکم الفتح ایه‌ای طاعنان می‌گفتید کی از ما و محمد علیه السلام آنک حق است فتح و نصرتش ده و این بدان می‌گفتید تا گمان آید کی شما طالب حق‌اید بی غرض اکنون محمد را نصرت دادیم تا صاحب حق را ببینید (Verses 4486-4502)
Chapter c.218 سر آنک بی‌مراد بازگشتن رسول علیه السلام از حدیبیه حق تعالی لقب آن فتح کرد کی انا فتحنا کی به صورت غلق بود و به معنی فتح چنانک شکستن مشک به ظاهر شکستن است و به معنی درست کردنست مشکی او را و تکمیل فواید اوست (Verses 4503-4511)
Chapter c.219 تفسیر این خبر کی مصطفی علیه السلام فرمود لا تفضلونی علی یونس بن متی (Verses 4512-4527)
Chapter c.220 آگاه شدن پیغامبر علیه السلام از طعن ایشان بر شماتت او (Verses 4528-4560)
Chapter c.221 بیان آنک طاغی در عین قاهری مقهورست و در عین منصوری ماسور (Verses 4561-4600)
Chapter c.222 جذب معشوق عاشق را من حیث لا یعمله العاشق و لا یرجوه و لا یخطر بباله و لا یظهر من ذلک الجذب اثر فی العاشق الا الخوف الممزوج بالیاس مع دوام الطلب (Verses 4601-4623)
Chapter c.223 داد خواستن پشه از باد به حضرت سلیمان علیه السلام (Verses 4624-4645)
Chapter c.224 امرکردن سلیمان علیه السلام پشه‌ی متظلم را به احضار خصم به دیوان حکم (Verses 4646-4663)
Chapter c.225 نواختن معشوق عاشق بیهوش را تا به هوش باز آید (Verses 4664-4693)
Chapter c.226 با خویش آمدن عاشق بیهوش و روی آوردن به ثنا و شکر معشوق (Verses 4694-4748)
Chapter c.227 حکایت عاشقی دراز هجرانی بسیار امتحانی (Verses 4749-4779)
Chapter c.228 یافتن عاشق معشوق را و بیان آنک جوینده یابنده بود کی و من یعمل مثقال ذرة خیرا یره (Verses 4780-4810)