Masnavi Book 1, Chapter c.134
The Masnavi texts on this page originate from masnavi.net
نقش درویش است او نی اهل نان نقش سگ را تو مینداز استخوان
(2752)
فقر لقمه دارد او نی فقر حق پیش نقش مردهای کم نه طبق
(2753)
ماهی خاکی بود درویش نان شکل ماهی لیک از دریا رمان
(2754)
مرغ خانه ست او نه سیمرغ هوا لوت نوشد او ننوشد از خدا
(2755)
عاشق حق است او بهر نوال نیست جانش عاشق حسن و جمال
(2756)
گر توهم میکند او عشق ذات ذات نبود وهم اسما و صفات
(2757)
وهم مخلوق است و مولود آمده ست حق نزاییده ست او لم یولد است
(2758)
عاشق تصویر و وهم خویشتن کی بود از عاشقان ذو المنن
(2759)
عاشق آن وهم اگر صادق بود آن مجاز او حقیقت کش شود
(2760)
شرح میخواهد بیان این سخن لیک میترسم ز افهام کهن
(2761)
فهمهای کهنهی کوته نظر صد خیال بد در آرد در فکر
(2762)
بر سماع راست هر کس چیر نیست لقمهی هر مرغکی انجیر نیست
(2763)
خاصه مرغی مردهای پوسیدهای پر خیالی اعمیی بیدیدهای
(2764)
نقش ماهی را چه دریا و چه خاک رنگ هندو را چه صابون و چه زاک
(2765)
نقش اگر غمگین نگاری بر ورق او ندارد از غم و شادی سبق
(2766)
صورتش غمگین و او فارغ از آن صورتش خندان و او ز آن بینشان
(2767)
وین غم و شادی که اندر دل خفی است پیش آن شادی و غم جز نقش نیست
(2768)
صورت خندان نقش از بهر تست تا از آن صورت شود معنی درست
(2769)
نقشهایی کاندر این حمامهاست از برون جامه کن چون جامهاست
(2770)
تا برونی جامهها بینی و بس جامه بیرون کن در آ ای هم نفس
(2771)
ز آن که با جامه درون سو راه نیست تن ز جان جامه ز تن آگاه نیست
(2772)