Masnavi Book 1, Chapter c.19

← Back to chapter overview

The Masnavi texts on this page originate from masnavi.net

هر که صاحب ذوق بود از گفت او لذتی می‌‌دید و تلخی جفت او

(446)

نکته‌‌ها می‌‌گفت او آمیخته در جلاب قند زهری ریخته‌‌

(447)

ظاهرش می‌‌گفت در ره چیست شو وز اثر می‌‌گفت جان را سست شو

(448)

ظاهر نقره گر اسپید است و نو دست و جامه می سیه گردد ازو

(449)

آتش ار چه سرخ روی است از شرر تو ز فعل او سیه کاری نگر

(450)

برق اگر نوری نماید در نظر لیک هست از خاصیت دزد بصر

(451)

هر که جز آگاه و صاحب ذوق بود گفت او در گردن او طوق بود

(452)

مدت شش سال در هجران شاه شد وزیر اتباع عیسی را پناه‌‌

(453)

دین و دل را کل بدو بسپرد خلق پیش امر و حکم او می‌‌مرد خلق‌‌

(454)