Masnavi Book 1, Chapter c.18

← Back to chapter overview

The Masnavi texts on this page originate from masnavi.net

آن وزیرک از حسد بودش نژاد تا به باطل گوش و بینی باد داد

(437)

بر امید آن که از نیش حسد زهر او در جان مسکینان رسد

(438)

هر کسی کاو از حسد بینی کند خویشتن بی‌‌گوش و بی‌‌بینی کند

(439)

بینی آن باشد که او بویی برد بوی او را جانب کویی برد

(440)

هر که بویش نیست بی‌‌بینی بود بوی آن بوی است کان دینی بود

(441)

چون که بویی برد و شکر آن نکرد کفر نعمت آمد و بینیش خورد

(442)

شکر کن مر شاکران را بنده باش پیش ایشان مرده شو پاینده باش‌‌

(443)

چون وزیر از ره زنی مایه مساز خلق را تو بر میاور از نماز

(444)

ناصح دین گشته آن کافر وزیر کرده او از مکر در لوزینه سیر

(445)