Masnavi Book 1, Chapter c.57
The Masnavi texts on this page originate from masnavi.net
این سخن پایان ندارد هوش دار گوش سوی قصهی خرگوش دار
(1027)
گوش خر بفروش و دیگر گوش خر کاین سخن را در نیابد گوش خر
(1028)
رو تو روبه بازی خرگوش بین مکر و شیر اندازی خرگوش بین
(1029)
خاتم ملک سلیمان است علم جمله عالم صورت و جان است علم
(1030)
آدمی را زین هنر بیچاره گشت خلق دریاها و خلق کوه و دشت
(1031)
زو پلنگ و شیر ترسان همچو موش زو نهنگ و بحر در صفرا و جوش
(1032)
زو پری و دیو ساحلها گرفت هر یکی در جای پنهان جا گرفت
(1033)
آدمی را دشمن پنهان بسی است آدمی با حذر عاقل کسی است
(1034)
خلق پنهان زشتشان و خوبشان میزند در دل بهر دم کوبشان
(1035)
بهر غسل ار در روی در جویبار بر تو آسیبی زند در آب خار
(1036)
گر چه پنهان خار در آب است پست چون که در تو میخلد دانی که هست
(1037)
خار خار وحیها و وسوسه از هزاران کس بود نی یک کسه
(1038)
باش تا حسهای تو مبدل شود تا ببینیشان و مشکل حل شود
(1039)
تا سخنهای کیان رد کردهای تا کیان را سرور خود کردهای
(1040)