Masnavi Book 3, Chapter c.68
The Masnavi texts on this page originate from masnavi.net
بود درویشی بکهساری مقیم خلوت او را بود هم خواب و ندیم
(1614)
چون ز خالق میرسید او را شمول بود از انفاس مرد و زن ملول
(1615)
همچنانک سهل شد ما را حضر سهل شد هم قوم دیگر را سفر
(1616)
آنچنانک عاشقی بر سروری عاشقست آن خواجه بر آهنگری
(1617)
هر کسی را بهر کاری ساختند میل آن را در دلش انداختند
(1618)
دست و پا بی میل جنبان کی شود خار وخس بی آب و بادی کی رود
(1619)
گر ببینی میل خود سوی سما پر دولت بر گشا همچون هما
(1620)
ور ببینی میل خود سوی زمین نوحه میکن هیچ منشین از حنین
(1621)
عاقلان خود نوحهها پیشین کنند جاهلان آخر بسر بر میزنند
(1622)
ز ابتدای کار آخر را ببین تا نباشی تو پشیمان یوم دین
(1623)