Masnavi Book 2, Chapter c.25
The Masnavi texts on this page originate from masnavi.net
بر لب جو بود دیواری بلند بر سر دیوار تشنهی دردمند
(1192)
مانعش از آب آن دیوار بود از پی آب او چو ماهی زار بود
(1193)
ناگهان انداخت او خشتی در آب بانگ آب آمد به گوشش چون خطاب
(1194)
چون خطاب یار شیرین لذیذ مست کرد آن بانگ آبش چون نبیذ
(1195)
از صفای بانگ آب آن ممتحن گشت خشت انداز ز آن جا خشتکن
(1196)
آب میزد بانگ یعنی هی ترا فایده چه زین زدن خشتی مرا
(1197)
تشنه گفت آیا مرا دو فایده است من از این صنعت ندارم هیچ دست
(1198)
فایدهی اول سماع بانگ آب کاو بود مر تشنگان را چون رباب
(1199)
بانگ او چون بانگ اسرافیل شد مرده را زین زندگی تحویل شد
(1200)
یا چو بانگ رعد ایام بهار باغ مییابد از او چندین نگار
(1201)
یا چو بر درویش ایام زکات یا چو بر محبوس پیغام نجات
(1202)
چون دم رحمان بود کان از یمن میرسد سوی محمد بیدهن
(1203)
یا چو بوی احمد مرسل بود کان به عاصی در شفاعت میرسد
(1204)
یا چو بوی یوسف خوب لطیف میزند بر جان یعقوب نحیف
(1205)
فایدهی دیگر که هر خشتی کز این بر کنم آیم سوی ماء معین
(1206)
کز کمی خشت دیوار بلند پستتر گردد به هر دفعه که کند
(1207)
پستی دیوار قربی میشود فصل او درمان وصلی میبود
(1208)
سجده آمد کندن خشت لزب موجب قربی که و اسجد و اقترب
(1209)
تا که این دیوار عالی گردن است مانع این سر فرود آوردن است
(1210)
سجده نتوان کرد بر آب حیات تا نیابم زین تن خاکی نجات
(1211)
بر سر دیوار هر کاو تشنهتر زودتر بر میکند خشت و مدر
(1212)
هر که عاشق تر بود بر بانگ آب او کلوخ زفت تر کند از حجاب
(1213)
او ز بانگ آب پر می تا عنق نشنود بیگانه جز بانگ بلق
(1214)
ای خنک آن را که او ایام پیش مغتنم دارد گزارد وام خویش
(1215)
اندر آن ایام کش قدرت بود صحت و زور دل و قوت بود
(1216)
و آن جوانی همچو باغ سبز و تر میرساند بیدریغی بار و بر
(1217)
چشمههای قوت و شهوت روان سبز میگردد زمین تن بدان
(1218)
خانهی معمور و سقفش بس بلند معتدل ارکان و بیتخلیط و بند
(1219)
پیش از آن که ایام پیری در رسد گردنت بندد به حبل من مسد
(1220)
خاک شوره گردد و ریزان و سست هرگز از شوره نبات خوش نرست
(1221)
آب زور و آب شهوت منقطع او ز خویش و دیگران نامنتفع
(1222)
ابروان چون پالدم زیر آمده چشم را نم آمده تاری شده
(1223)
از تشنج رو چو پشت سوسمار رفته نطق و طعم و دندانها ز کار
(1224)
روز بیگه لاشه لنگ و ره دراز کارگه ویران عمل رفته ز ساز
(1225)
بیخهای خوی بد محکم شده قوت بر کندن آن کم شده
(1226)