Masnavi Book 2, Chapter Overview

← Back to book overview

Chapter c.1 (Verses 1-111)
Chapter c.2 هلال پنداشتن آن شخص خیال را در عهد عمر (Verses 112-134)
Chapter c.3 دزدیدن مارگیر ماری را از مارگیری دیگر (Verses 135-140)
Chapter c.4 التماس کردن همراه عیسی علیه السلام زنده کردن استخوانها را از او (Verses 141-155)
Chapter c.5 اندرز کردن صوفی خادم را در تیمار داشت بهیمه و لاحول گفتن خادم (Verses 156-193)
Chapter c.6 بسته شدن تقریر معنی حکایت به سبب میل مستمع به استماع ظاهر صورت حکایت‏ (Verses 194-202)
Chapter c.7 BASLIK YOK (Verses 203-243)
Chapter c.8 گمان بردن کاروانیان که بهیمه ی صوفی رنجور است (Verses 244-322)
Chapter c.9 یافتن پادشاه باز را به خانه‏ی کمپیر زن (Verses 323-375)
Chapter c.10 حلوا خریدن شیخ احمد خضرویه قدس الله سره العزیز جهت غریمان به الهام حق (Verses 376-444)
Chapter c.11 ترسانیدن شخصی زاهد را که کم گری تا کور نشوی (Verses 445-456)
Chapter c.12 تمامی قصه‏ی زنده شدن استخوانها به دعای عیسی علیه السلام (Verses 457-502)
Chapter c.13 خاریدن روستایی در تاریکی شیر را به گمان آن که گاو اوست (Verses 503-513)
Chapter c.14 فروختن صوفیان بهیمه‏ی مسافر را جهت سماع (Verses 514-584)
Chapter c.15 تعریف کردن منادیان قاضی مفلسی را گرد شهر (Verses 585-613)
Chapter c.16 شکایت کردن اهل زندان پیش وکیل قاضی از دست آن مفلس (Verses 614-642)
Chapter c.17 تتمه قصه مفلس (Verses 643-738)
Chapter c.18 مثل (Verses 739-775)
Chapter c.19 ملامت کردن مردم شخصی را که مادرش را کشت به تهمت (Verses 776-842)
Chapter c.20 امتحان پادشاه به آن دو غلام که نو خریده بود (Verses 843-863)
Chapter c.21 به راه کردن شاه یکی را از آن دو غلام و از این دیگر پرسیدن (Verses 864-904)
Chapter c.22 قسم غلام در صدق و وفای یار خود از طهارت ظن خود (Verses 905-1046)
Chapter c.23 حسد کردن حشم بر غلام خاص (Verses 1047-1130)
Chapter c.24 گرفتار شدن باز میان جغدان به ویرانه (Verses 1131-1191)
Chapter c.25 کلوخ انداختن تشنه از سر دیوار در جوی آب (Verses 1192-1226)
Chapter c.26 فرمودن والی آن مرد را که این خار بن را که نشانده‏ای بر سر راه بر کن (Verses 1227-1385)
Chapter c.27 آمدن دوستان به بیمارستان جهت پرسش ذو النون مصری (Verses 1386-1429)
Chapter c.28 فهم کردن مریدان که ذو النون دیوانه نشده است قاصد کرده است‏ (Verses 1430-1446)
Chapter c.29 رجوع به حکایت ذو النون‏ (Verses 1447-1461)
Chapter c.30 امتحان کردن خواجه‏ی لقمان زیرکی لقمان را (Verses 1462-1509)
Chapter c.31 ظاهر شدن فضل و زیرکی لقمان پیش امتحان کنندگان (Verses 1510-1560)
Chapter c.32 تتمه‏ی حسد آن حشم بر آن غلام خاص‏ (Verses 1561-1600)
Chapter c.33 عکس تعظیم پیغام سلیمان علیه السلام در دل بلقیس از صورت حقیر هدهد (Verses 1601-1632)
Chapter c.34 انکار فلسفی بر قرائت إن أصبح ماؤکم غورا (Verses 1633-1719)
Chapter c.35 انکار کردن موسی علیه السلام بر مناجات شبان‏ (Verses 1720-1749)
Chapter c.36 عتاب کردن حق تعالی با موسی علیه السلام از بهر آن شبان‏ (Verses 1750-1771)
Chapter c.37 وحی آمدن موسی را علیه السلام در عذر آن شبان‏ (Verses 1772-1815)
Chapter c.38 پرسیدن موسی علیه السلام از حق تعالی سر غلبه‏ی ظالمان‏ (Verses 1816-1877)
Chapter c.39 رنجانیدن امیری خفته‏ای را که مار در دهانش رفته بود (Verses 1878-1931)
Chapter c.40 اعتماد کردن بر تملق و وفای خرس‏ (Verses 1932-1992)
Chapter c.41 گفتن نابینای سائل که دو کوری دارم‏ (Verses 1993-2009)
Chapter c.42 تتمه‏ی حکایت خرس و آن ابله که بر وفای او اعتماد کرده بود (Verses 2010-2035)
Chapter c.43 گفتن موسی علیه السلام گوساله پرست را که آن خیال اندیشی و حزم تو کجاست‏ (Verses 2036-2063)
Chapter c.44 ترک گفتن آن مرد ناصح بعد از مبالغه‏ی پند مغرور خرس را (Verses 2064-2094)
Chapter c.45 تملق کردن دیوانه جالینوس را و ترسیدن جالینوس‏ (Verses 2095-2102)
Chapter c.46 سبب پریدن و چریدن مرغی با مرغی که جنس او نبود (Verses 2103-2123)
Chapter c.47 تتمه اعتماد آن مغرور بر تملق خرس‏ (Verses 2124-2140)
Chapter c.48 رفتن مصطفی علیه السلام به عیادت صحابی و بیان فایده عیادت‏ (Verses 2141-2155)
Chapter c.49 وحی کردن حق تعالی به موسی علیه السلام که چرا به عیادت من نیامدی‏ (Verses 2156-2166)
Chapter c.50 تنها کردن باغبان صوفی و فقیه و علوی را از همدیگر (Verses 2167-2211)
Chapter c.51 رجعت به قصه مریض و عیادت پیغامبر علیه السلام‏ (Verses 2212-2217)
Chapter c.52 گفتن شیخی بایزید را که کعبه منم گرد من طوافی می‏کن‏ (Verses 2218-2226)
Chapter c.53 حکایت‏ (Verses 2227-2251)
Chapter c.54 دانستن پیغامبر صلی الله علیه و آله که سبب رنجوری آن شخص گستاخی بوده است در دعا (Verses 2252-2332)
Chapter c.55 عذر گفتن دلقک با سید که چرا فاحشه را نکاح کرد (Verses 2333-2337)
Chapter c.56 به حیلت در سخن آوردن سائل آن بزرگ را که خود را دیوانه ساخته بود (Verses 2338-2353)
Chapter c.57 حمله بردن سگ بر کور گدا (Verses 2354-2386)
Chapter c.58 خواندن محتسب مست خراب افتاده را به زندان‏ (Verses 2387-2399)
Chapter c.59 دوم بار در سخن کشیدن سایل آن بزرگ را تا حال او معلوم تر گردد (Verses 2400-2455)
Chapter c.60 تتمه‌ای نصیحت رسول صلی الله علیه و آله بیمار را (Verses 2456-2550)
Chapter c.61 وصیت کردن پیغامبر صلی الله علیه و آله مر آن بیمار را و دعا آموزانیدنش‏ (Verses 2551-2603)
Chapter c.62 بیدار کردن ابلیس معاویه را که خیز وقت نماز است‏ (Verses 2604-2611)
Chapter c.63 از خر افکندن ابلیس معاویه را و رو پوش و بهانه کردن و جواب گفتن معاویه او را (Verses 2612-2616)
Chapter c.64 باز جواب گفتن ابلیس معاویه را (Verses 2617-2651)
Chapter c.65 باز تقریر کردن معاویه با ابلیس مکر او را (Verses 2652-2671)
Chapter c.66 باز جواب گفتن ابلیس معاویه را (Verses 2672-2699)
Chapter c.67 عنف کردن معاویه با ابلیس‏ (Verses 2700-2705)
Chapter c.68 نالیدن معاویه به حضرت حق تعالی از ابلیس و نصرت خواستن‏ (Verses 2706-2713)
Chapter c.69 باز تقریر ابلیس تلبیس خود را (Verses 2714-2729)
Chapter c.70 باز الحاح کردن معاویه ابلیس را (Verses 2730-2743)
Chapter c.71 شکایت قاضی از آفت قضا و جواب گفتن نایب او را (Verses 2744-2755)
Chapter c.72 به اقرار آوردن معاویه ابلیس را (Verses 2756-2763)
Chapter c.73 راست گفتن ابلیس ضمیر خود را به معاویه‏ (Verses 2764-2770)
Chapter c.74 فضیلت حسرت خوردن آن مخلص بر فوت نماز جماعت‏ (Verses 2771-2779)
Chapter c.75 تتمه‏ی اقرار ابلیس به معاویه مکر خود را (Verses 2780-2792)
Chapter c.76 فوت شدن دزد به آواز دادن آن شخص صاحب خانه را که نزدیک آمده بود که دزد را دریابد و بگیرد (Verses 2793-2824)
Chapter c.77 قصه‏ی منافقان و مسجد ضرار ساختن ایشان‏ (Verses 2825-2847)
Chapter c.78 فریفتن منافقان پیغامبر را تا به مسجد ضرارش برند (Verses 2848-2887)
Chapter c.79 اندیشیدن یکی از صحابه به انکار که رسول (ص) چرا ستاری نمی‏کند (Verses 2888-2910)
Chapter c.80 قصه‏ی آن شخص که اشتر ضاله‏ی خود می‏جست و می‏پرسید (Verses 2911-2922)
Chapter c.81 متردد شدن در میان مذهبهای مخالف و بیرون شو و مخلص یافتن‏ (Verses 2923-2945)
Chapter c.82 امتحان هر چیزی تا ظاهر شود خیر و شری که در وی است‏ (Verses 2946-2972)
Chapter c.83 شرح فایده‏ی حکایت آن شخص شتر جوینده‏ (Verses 2973-3015)
Chapter c.84 بیان آن که در هر نفسی فتنه‏ی مسجد ضرار است‏ (Verses 3016-3026)
Chapter c.85 حکایت هندو که با یار خود جنگ می‏کرد بر کاری و خبر نداشت که او هم بدان مبتلاست‏ (Verses 3027-3045)
Chapter c.86 قصد کردن غزان به کشتن یک مردی تا آن دگر بترسد (Verses 3046-3058)
Chapter c.87 بیان حال خود پرستان و ناشکران در نعمت وجود انبیا و اولیا علیهم السلام‏ (Verses 3059-3087)
Chapter c.88 شکایت گفتن پیر مردی به طبیب از رنجوریها و جواب گفتن طبیب او را (Verses 3088-3115)
Chapter c.89 قصه‏ی جوحی و آن کودک که پیش جنازه‏ی پدر خویش نوحه می‏کرد (Verses 3116-3154)
Chapter c.90 ترسیدن کودک از آن شخص صاحب جثه و گفتن آن شخص که ای کودک مترس که من نامردم‏ (Verses 3155-3162)
Chapter c.91 قصه‏ی تیر اندازی و ترسیدن او از سواری که در بیشه می‏رفت‏ (Verses 3163-3175)
Chapter c.92 قصه‏ی اعرابی و ریگ در جوال کردن و ملامت کردن آن فیلسوف او را (Verses 3176-3209)
Chapter c.93 کرامات ابراهیم ادهم بر لب دریا (Verses 3210-3239)
Chapter c.94 آغاز منور شدن عارف به نور غیب بین‏ (Verses 3240-3302)
Chapter c.95 طعنه زدن بیگانه ای در شیخ و جواب گفتن مرید شیخ او را (Verses 3303-3335)
Chapter c.96 بقیه‏ی قصه‏ی ابراهیم ادهم بر لب آن دریا (Verses 3336-3363)
Chapter c.97 دعوی‏کردن آن شخص که خدای تعالی مرا نمی‏گیرد به گناه و جواب گفتن شعیب علیه السلام مر او را (Verses 3364-3397)
Chapter c.98 بقیه‏ی قصه‏ی طعنه زدن آن مرد بیگانه در شیخ‏ (Verses 3398-3423)
Chapter c.99 گفتن عایشه مصطفی را علیه السلام که تو بی‏مصلا به هر جا نماز می‏کنی چون است‏ (Verses 3424-3435)
Chapter c.100 کشیدن موش مهار شتر را و متعجب شدن موش در خود (Verses 3436-3477)
Chapter c.101 کرامات آن درویش که در کشتی متهمش کردند (Verses 3478-3505)
Chapter c.102 تشنیع صوفیان بر آن صوفی که پیش شیخ بسیار می‏گوید (Verses 3506-3525)
Chapter c.103 عذر گفتن فقیر به شیخ‏ (Verses 3526-3572)
Chapter c.104 بیان دعویی که عین آن دعوی گواه صدق خویش است‏ (Verses 3573-3601)
Chapter c.105 سجده کردن یحیی علیه السلام در شکم مادر مسیح را علیه السلام (Verses 3602-3606)
Chapter c.106 اشکال آوردن بر این قصه‏ (Verses 3607-3611)
Chapter c.107 جواب اشکال‏ (Verses 3612-3624)
Chapter c.108 سخن گفتن به زبان حال و فهم کردن آن (Verses 3625-3635)
Chapter c.109 پذیرا آمدن سخن باطل در دل باطلان‏ (Verses 3636-3640)
Chapter c.110 جستن آن درخت که هر که میوه‏ی آن درخت خورد نمیرد (Verses 3641-3658)
Chapter c.111 شرح کردن شیخ سر آن درخت را با آن طالب مقلد (Verses 3659-3680)
Chapter c.112 منازعت چهار کس جهت انگور که هر یکی به نام دیگر فهم کرده بود آن را (Verses 3681-3712)
Chapter c.113 برخاستن مخالفت و عداوت از میان انصار به برکات رسول صلی الله علیه و آله (Verses 3713-3765)
Chapter c.114 قصه‏ی بط بچگان که مرغ خانگی پروردشان‏ (Verses 3766-3787)
Chapter c.115 حیران شدن حاجیان در کرامات آن زاهد که در بادیه تنهاش یافتند (Verses 3788-3810)