Masnavi Book 2, Chapter c.3

← Back to chapter overview

The Masnavi texts on this page originate from masnavi.net

دزدکی از مارگیری مار برد ز ابلهی آن را غنیمت می‏شمرد

(135)

وارهید آن مارگیر از زخم مار مار کشت آن دزد او را زار زار

(136)

مارگیرش دید پس بشناختش گفت از جان مار من پرداختش‏

(137)

در دعا می‏خواستی جانم از او کش بیابم مار بستانم از او

(138)

شکر حق را کان دعا مردود شد من زیان پنداشتم آن سود شد

(139)

بس دعاها کان زیان است و هلاک وز کرم می‏نشنود یزدان پاک‏

(140)