Masnavi Book 2, Chapter c.49
The Masnavi texts on this page originate from masnavi.net
آمد از حق سوی موسی این عتاب کای طلوع ماه دیده تو ز جیب
(2156)
مشرقت کردم ز نور ایزدی من حقم رنجور گشتم نامدی
(2157)
گفت سبحانا تو پاکی از زیان این چه رمز است این بکن یا رب بیان
(2158)
باز فرمودش که در رنجوریم چون نپرسیدی تو از روی کرم
(2159)
گفت یا رب نیست نقصانی تو را عقل گم شد این سخن را بر گشا
(2160)
گفت آری بنده خاص گزین گشت رنجور او منم نیکو ببین
(2161)
هست معذوریش معذوری من هست رنجوریش رنجوری من
(2162)
هر که خواهد همنشینی خدا تا نشیند در حضور اولیا
(2163)
از حضور اولیا گر بسکلی تو هلاکی ز آن که جزوی بیکلی
(2164)
هر که را دیو از کریمان وابرد بیکسش یابد سرش را او خورد
(2165)
یک بدست از جمع رفتن یک زمان مکر دیو است بشنو و نیکو بدان
(2166)